کد مطلب:210712 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:120

اشعه ی غیرمرئی
اول كسی كه به اشعه ی غیرمرئی راه یافت پروفسور رونتكن دانشمند معروف آلمانی می باشد كه در سال 1895 در مونیخ به یك رشته از عملیات دست زده دید اشعه ی مرئیه ی نور در حباب های خالی از هوا كه برای تبدیل انرژی نامرئی الكتریك به انرژی روشنائی و نور استعمال می شود به مجرد تلاقی با شیشه حباب شكسته و به كلی قطع می گردد.

پس از تحقیقات زیاد دریافت كه این وقفه و سكون ناگهانی اشعه ی برق مرئیه در حباب های خلقی از هوا اهتزازات دیگری در هوای خارج تولید می كند و در حقیقت مجددا انرژی مرئی به انرژی نامرئی تبدیل می شود كه به طور كلی خصایص و صفات دیگری دارد و می تواند درون اجسام مثلا در بدن انسان نفوذ كند و وجود آن اشعه ی غیرمرئیه به واسطه ی سیاه شدن صفحه ی عكاسی ثابت شده و از آن به بعد این اشعه را «اشعه ی رونتكن» نامیدند.

پس از معلوم شدن صفات اشعه ی رونتكن محقق دیگری به نام هانری بكرل فرانسوی به خیال افتاد عناصر و مواد مخصوص دیگری را موشكافی نماید تا ببیند آنها هم دارای اشعه ی غیرمرئی می باشند یا نه و پس از چندی به این نتیجه رسید كه واقعا از بعضی عناصر مانند املاح «اوران» شعاع هائی خارج می شود كه در صفحات نازك فلز و طبقات چوب نفوذ نموده و صفحه ی



[ صفحه 169]



عكاسی را مؤثر می كند و بعدها اسم این اشعه را هم «اشعه ی بكرل» نامیدند تا آنكه مادام كوری زن هوشمند لهستانی الاصل در موقع تحقیقات خود به سنگ معدنی سیاه مخصوصی به نام (كهربای سیاه) برخورد دید كه اشعه غیرمرئیه ی او زیادتر از مقداری است كه در «اوران» محتویه قاعدة باید باشد و به این مسئله معتقد شد كه شاید عامل دیگری به غیر از «اوران» در این سنگ موجود است كه قوت اشعه غیرمرئیه را شدیدتر می كند و شروع كرد كه عناصر عامله را از هم جدا سازد و چیزی نگذشت كه فرضیات او لباس یقین پوشید و در سال 1898 م دو عنصر كشف كرد.

یكی از آنها رادیوم می باشد ولی باید دانست به این آسانی كه ما مسئله را در این جا تشریح كردیم كار از پیش نرفت و خانم مزبور بسیار رنج و زحمت كشیده تا توانسته است چنین عنصری كه از جبین او مظاهر نور ابدی می درخشد به عالم علم و معرفت ببخشد.

این عناصر و مواد كه همه از خانواده (اوران) و (رادیوم) می باشند متصلا هوای حول و حوش خود را برقی و روشن می سازند و حرارت از آنها بیرون می آید و صفحه عكاسی را چنانچه گفتیم سیاه می كند.

یك مدتی علت این تظاهرات و تشعشع مسلسل بر علما پوشیده و مخفی مانده بود و از برای آنها این سر مكتوم هم بزرگی شده بود تا آنكه فیزیكدان معروف انگلیسی (روتر فورد) علت این (تشعشع مسلسل) را از تجزیه و سقوط اختیاری اجزاء آتوم های آن مواد دانست و این كشف و این نظریه به سرعت برق مورد توجه مدرسین و طالبین علوم طبیعی قرار گرفت.